جهانی جستجو برای آموزش و پرورش: گفتگو با کارگردان شهربانو سادات درباره فیلم او یتیم خانه

"من واقعاً دوست دارم جهانی بسازم که بسیار شبیه به دنیای واقعی باشد." –   شهربانو سادات

کارگردان افغان شهربانو سادات در دو هفته مدیر در کن در یک جایزه برنده شد 2016 برای اولین حضورش در فیلم, گرگ و گوسفند, داستانی درباره کودکان چوپانی که در کوههای مرکز افغانستان زندگی می کنند. که در 2019, سادات دنباله ای را کارگردانی کرد. نامیده می شود یتیم خانه و زندگی یکی از بچه ها را از فیلم اصلی او دنبال می کند Quodrat. مانند گرگ و گوسفند, سادات شلیک کرد یتیم خانه در تاجیکستان. Quodrat اکنون نوجوانی است که Quodratullah Qadiri دوباره او را بازی می کند. داستان در کابل در جریان است 1981 اشغال روسیه. پدر و مادر هر دو كودرات فوت كرده اند. مرد جوان با فیلم های بالیوود وسواس دارد. بازداشت به دلیل فروش بلیط سینما در بازار سیاه برای زندگی در یک پرورشگاه تحت کنترل شوروی ساخته شده است.

پشت دیوارهای امن پرورشگاه, جهانی که کودوتر زمانی می دانست که مجاهدین جنگ داخلی را شروع می کنند ، تغییر می کند.

جهانی جستجو برای آموزش و پرورش از استقبال از شهربانو سادات خوشحال است.

"من از فیلم نامه روی صحنه استفاده نمی کنم و بازیگرانم همیشه بداهه می نویسند." –  شهربانو سادات

شهربانو, شما در مورد تمایل خود برای نشان دادن داستانهای روزمره افغانستان صحبت کرده اید, افغانستان که جهان واقعاً آن را نمی شناسد. چه مقدار از تجربیات شخصی شما در بزرگ شدن در روستایی در افغانستان در روایت داستان شما تأثیر دارد?

من فیلم سازی را با وریته سینما شروع کردم. من کاملاً به آن علاقه مند شدم. آن دو کلمه, واقعیت و حقیقت, از آن زمان همیشه با من بوده ام. من سینمای رصدی را می پرستم. برای من عجیب است که چرا به جای مستند به سینمای داستانی روی آوردم. هرچند که هر زمان که بخواهم عناصری را از سینمای مستند وام بگیرم دریغ نمی کنم. من خودم را نوعی دختر آزاد وریته سینما می دانم. من واقعاً عاشق خلق جهانی هستم که بسیار شبیه به دنیای واقعی باشد. شاید به همین دلیل است که من زمان زیادی را برای انتخاب بازیگران سرمایه گذاری می کنم. من از فیلم نامه روی صحنه استفاده نمی کنم و بازیگرانم دائماً بداهه می نویسند. من فکر می کنم انتخاب بازیگران قسمت بسیار مهمی در کار من است. اگر افراد مناسب انتخاب شوند, چرخ ها در جاده هستند.

افغانستان صنعت سینما ندارد, اما از نظر فیلمسازان بین المللی همیشه عزیز است. تولیدکنندگان فیلم در کشورهای دیگر در جشنواره های بزرگ سینمایی مانند کن و برلین نمایش های برتر دارند. آنها حتی مانند فیلم کوتاه سال گذشته جوایز اسکار را دریافت می کنند. من شخصاً هرگز با چنین فیلم هایی ارتباط برقرار نمی کنم. آنها مشترک هستند. آنها کلیشه هستند. داستان روی سطح باقی می ماند. آنها فقط همان تصویری را که جهان از افغانستان دیده است بازتولید می کنند, به عنوان مثال. یک کشور جهان سوم دیگر در جنگ با مردم فقیری که از آن رنج می برند. خط داستان هرگز به جای دیگری نمی رود. وای نه! می گذرد. جهت دیگر قهرمان سازی از مردم است, به خصوص زنانی که برای خانواده و جوامع خود می جنگند. من یک منتقد سخت گیر در مورد چنین فیلم هایی هستم. فکر می کنم وسواس من در نشان دادن زندگی واقعی با نشان دادن زندگی روزمره از همین جا ناشی می شود, حداقل قسمت بزرگی از آن.

من می خواهم برای مخاطبان بین المللی از جمله افغان ها فیلم های افغانی بسازم. من فکر می کنم افغانستان از نظر داستان یک کشور ثروتمند است و لیاقت آن را دارد که بهتر به تصویر کشیده شود. افغانستان ممکن است روزی سینمای خاص خود را داشته باشد. شاید در بعدی 50 سال? اما مطمئناً, من فقط در مورد چنین فیلم هایی صحبت می کنم. این فیلمی است که کاملاً هویت افغانی دارد و روح افغانستان دارد.

یتیم خانه زندگی یکی از کودکان را دنبال می کند (قدرت) به گرگ و گوسفند (که در کن در یک جایزه برتر برنده شد 2016). چه چیزی شما را به ساخت دنباله الهام داد?  

همه چیز قبل از فیلمبرداری اولین فیلم من برنامه ریزی شده بود, گرگ و گوسفند. من دوستم انور هاشمی را در آنجا ملاقات کردم 2008 و او در مورد ایده نوشتن داستان زندگی خود به من گفت. از آنجا که خودش را به عنوان نویسنده نمی دید ، به اندازه کافی احساس اعتماد به نفس نمی کرد. ما معامله ای انجام دادیم. او می نوشت 8 هر روز صفحات را ارسال کنید و روز بعد آنها را برای من ایمیل کنید. او این کار را به مدت یک سال انجام داد.   من جمع آوری کردم 800 صفحات متن او. وقتی آنها را خواندم ذهنم کاملاً منفجر شد. نمی دانستم که او می تواند خیلی زیبا بنویسد. فکر می کنم او هم متوجه نشده بود. من به متن او افتادم. خیلی ساده نوشته شده بود اما در عین حال بسیار شاعرانه بود, خیلی سیاسی, بسیار شخصی و صادقانه. بلافاصله به انور گفتم كه می خواهم پنج فیلم از آن بسازم. شاید به این دلیل که متن او حدود پنج فصل از زندگی او بود. انور قبول کرد و من پروژه روانشناسی خود را شروع کردم. در حال حاضر, من قسمت سوم را کار می کنم و دو قسمت دیگر در راه هستند.

من در مورد کارها از مردم و جشنواره ها در سراسر جهان بازخورد خوبی گرفتم اما در افغانستان نه. مردم عادی خیلی آن را دوست داشتند اما منتقدان و سازندگان فیلم آن را دوست نداشتند. آنها قسمت بالیوود را که من شخصاً خیلی دوست داشتم دوست نداشتند. آنها فکر می کنند که فیلم های من به اندازه کافی افغان نیستند زیرا من در داخل افغانستان فیلمبرداری نمی کنم. صادقانه, من به نظر آنها اهمیتی نمی دهم. می دانم که در مسیر درست پیش می روم.

"من می خواهم فیلم های افغان را برای مخاطبان بین المللی از جمله مردم افغانستان بسازم." –  شهربانو سادات

چرا تصمیم گرفتید قدرت اله قدیری را انتخاب کنید, اکنون یک نوجوان است, در نقش دوباره?  به نظر شما برخی از درسهای مهمی که ما در حال گسترش تاریخچه افغانستان از طریق Quodrat می آموزیم چیست?

من بیشتر از 20,000 کودکان در دبیرستانهای مختلف کابل در یک سال. فرزندان دیگری پیدا کردم اما نتوانستم نقش اصلی خود را پیدا کنم. بعد به فکر قدرت افتادم, بازیگر کودک من از فیلم قبلی من. من به افغانستان مرکزی سفر کردم و از وی دیدار کردم. او مانند لوبیاهای جادویی بزرگ شده بود. حتی صدای او تغییر کرده بود. در ابتدا نمی توانستم او را بشناسم. بعد از اینکه باهاش ​​صحبت کردم, مطمئن بودم که باید دوباره قدرت را بازی کند. و سپس صدیقه را ریختم, دیگر بازیگر کودک از گرگ و گوسفند. او در قسمت های فیلم بالیوود نقش "دختر در خواب" را بازی کرد.

درس ها? قدرت در واقع یک شخصیت اصلی کلاسیک نیست. او آنجاست و ما به خاطر او آنجا هستیم و بس. او در را برای ما باز می کند تا بتوانیم آن دنیا را مشاهده کنیم. من می خواستم زندگی بچه ها را در آن دوره نشان دهم و اینکه چگونه جنگ آنها را ناگهان متعجب کرد. 1989 یک سال سیاسی در تاریخ افغانستان بود. تقریباً همان سالی بود که شوروی افغانستان را ترک کرد 10 سال. سالی بود که دولت افغانستان مذاکرات صلح با مجاهدین را آغاز کرد. سالی بود که مجاهدین پس از ترک شوروی احساس اطمینان بیشتری می کردند و جسارت بیشتری برای حمله به کابل داشتند تا اینکه دولت سقوط کرد 1992 و آنها کابل را گرفتند. مذاکرات صلح بین ایالات متحده و طالبان در حال حاضر در حال انجام است. این کشور دوباره در حاشیه است و خطر بزرگی وجود دارد که طالبان بر کشور حکومت کنند و افغانستان را به یک امارت اسلامی تبدیل کنند.. نیروهای ایالات متحده آمریکا افغانستان را ترک می کنند. بسیاری از افغانها کشور را ترک کرده اند. هیچ کس واقعاً نمی تواند آینده ای را ببیند.

من فکر می کنم افغانستان از نظر داستان یک کشور غنی است و لیاقت آن را دارد که بهتر به تصویر کشیده شود. " –  شهربانو سادات

چه حسی در مورد آن داری? آیا شما معتقدید آتش بس اخیر تأثیری در حقوق زنان خواهد داشت?

من معتقدم که نه تنها زنان بلکه کل کشور با آن آتش بس سقوط خواهد کرد. من کاملا مخالف آن هستم. هر کسی که مغز دارد باید مخالف آن باشد. افغانستان بین طالبان را تجربه کرد 1996-2001. همه ذهنیت خود را می دانند. آنها یک چیز می خواهند و این یک امارت اسلامی است. با همین یک چیز واحد, حقوق بشر, آزادی بیان, تمدن, مدرنیته, آموزش و پرورش, همه چیز از بین می رود. خداوند! آنها حتی نمی توانند به درستی صحبت کنند. آنها هیچ حسی از نحوه درگیر شدن در مکالمه ندارند. آنها فقط در مورد آنچه می خواهند صحبت می کنند و نمی خواهند گوش دهند. فیلم های آنها را مشاهده کنید. ایالات متحده با پذیرفتن تمام شرایط آنها به آنها اعتبار می دهد. دولت افغانستان بخشی از این مذاکرات نیست. مذاکره بین ایالات متحده و طالبان است. ایالات متحده می خواهد این کشور را ترک کند و این کشور را به طالبان تحویل دهد.

چقدر سخت است که بودجه فیلم های مهمی مانند یتیم خانه را دریافت کنیم? 

یتیم خانه و اولین فیلم من, گرگ و گوسفند, همانطور که من با یک تولید کننده آلمانی / دانمارکی همکاری می کنم هر دو از طریق بودجه بین المللی و سیستم صندوق اروپا مالی دریافت کردند. ما در حال کار با تولید مشترک هستیم و می توانیم از آنجا نیز پول بگیریم.

هیچ سیستم بودجه یا هیچ صندوق دولتی در افغانستان وجود ندارد. اهمیت فرهنگ و سینما برای بسیاری از مردم آنجا قابل مشاهده نیست. در حال حاضر, من تنها فیلمساز اهل افغانستان هستم که در آنجا زندگی می کنم و هنوز پاسپورت افغانستان را در دست دارم. من می توانم فیلم هایم را از طریق بودجه بین المللی در اروپا و همه دنیا تأمین کنم. افغانستان به سختی سالانه حتی یک فیلم تولید می کند. سازندگان فیلم ها بیشتر بودجه های کوتاه یا مستند می سازند. من واقعاً سپاسگزارم که فرصت همکاری با تهیه کنندگان و خدمه بین المللی را دارم. و من فکر می کنم تولید مشترک باید راه حل فیلمسازان افغان باشد. یک مافیای فرهنگی در افغانستان وجود دارد که همه چیز را بسیار سخت می کند, مخصوصاً برای آنهایی که بخشی از آن نیستند.

مخاطبان از کجا می توانند ببینند گرگ و گوسفند و یتیم خانه اکنون?

یتیم خانه تقریباً از طریق Mubi جهانی است. گرگ و گوسفند برای کسانی که در انگلیس زندگی می کنند در آمازون است. همچنین برای افراد در دانمارک آنلاین است. این در DVD و کتابخانه برای افرادی است که در آلمان زندگی می کنند. وقتی که من روانشناسی را تمام می کنم, من می توانم پنج فیلم را در YouTube یا Netflix یا هر سیستم عامل دیگری که در دسترس عموم است قرار دهم. و سپس گوگل وجود دارد. اگر فیلم در یک کشور به نمایش درمی آید یا پخش می شود, مردم می توانند آن را جایی در اینترنت پیدا کنند.

(عکس ها با مجوز از Virginie Surdej است)

C.M. روبین و شهربانو سادات

تشکر از شما به ما 800 به علاوه همکاران جهانی, هنرمندان, معلمان, کارآفرینان, محققان, رهبران کسب و کار, دانشجویان و رهبران فکری از هر حوزه برای به اشتراک گذاری دیدگاه های خود را در آینده یادگیری با جهانی جستجو برای آموزش و پرورش هر ماه.

C. M. روبین (کتی) بنیانگذار CMRubinWorld است, شرکت چاپ و نشر آنلاین با تمرکز بر آینده یادگیری جهانی, و یکی از بنیانگذاران سیاره کلاس درس. او نویسنده سه کتاب پرفروش و دو سری آنلاین به طور گسترده ای به عنوان خوانده شده. روبین دریافت 3 جوایز آپتون سینکلر برای "جهانی جستجو برای آموزش و پرورش است." سری, که طرفدار برای جوانان, در راه اندازی شد 2010 و با هم به ارمغان می آورد رهبران فکری برجسته از سراسر جهان برای کشف مسائل آموزش و پرورش کلیدی مواجه شده توسط سازمان ملل.

دنبال C. M. روبین در توییتر: www.twitter.com/@cmrubinworld

جهانی جستجو برای آموزش و پرورش انجمن صفحه

نویسنده: C. M. روبین

به اشتراک گذاشتن این پست در